بزم موش و گربه

ساخت وبلاگ

بزم موش و گربه

 

گرد هر تحفۀ خوش گرمی بازاری هست

جنس اگر خواستنی بود، خریداری هست

 

روی هر دست بده دست بگیری هم هست

بغل فرد بدهکار طلبکاری هست

 

یک خر خوب اگر هست، سواری هم هست

هرکجا باربری هست، بر او باری هست

 

گرگی آن جاست که یک برۀ مامانی هست

شیری آن جاست که گوسالۀ پرواری هست

 

لاشه ای باشد اگر، دوروبرش لاشخوری است

پیش هر پینوکیو روبه مکاری هست

 

دور چیزی که به کش رفتن آن می ارزد

دزد طراری و تردست دغلکاری هست

 

هرکجا دخترک بی مخ زیبارویی است

در کنارش پسر مخ زن قهاری هست

 

هوس ماه عسل کرده دلم، دلبرکم

زیر کندوی عسل خرس عسل خواری هست

 

با همین ظاهر جنتلمن من گول نخور

پس این چهره چه دانی که چه افکاری هست

 

سنگ پایی به درازای قرون و اعصار

در دل هر پسر ساکت توداری هست

 

گام پایانی طرحی که کشیدم جایی است

که به پای تو نه شرتی و نه شلواری هست

 

در دلم خندۀ بی شرم پدرسوخته ای است

بر لبم لاس هوسبار هدفداری هست

 

جمله ای از چگوارا، غزلی از حافظ

بهر هر پیچ تو در جعبه ام آچاری هست

 

بازی عشق چه فینال فجیعی دارد

که در آن لحظه نه رحمی و نه هشداری هست

 

موش را گربه به یک بزم فرا می خواند

که بیا پیش خودم، با تو مرا کاری هست

beytolqazal...
ما را در سایت beytolqazal دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbeytolqazala بازدید : 117 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1398 ساعت: 1:05