67 تک بیت

67 تک بیت

تو کون خودت را بر آتش بنه

و بعدش بر آن نام تقدیر ده

به همه کون مفت باید داد

تا شوند از تو راضی و دلشاد

سخت گاییده شد و یکسره جر خورد آن مرد

که همه خلق جهان را ز خودش راضی کرد

مشتی آیات و احادیث چرند

نان و آب مردم خوش باورند

شانس در کار است، آن هم مثل خر

هر کسی خرکارتر، خرشانس تر

بی حیایی پلۀ پیروزی است

باحیا را دستۀ خر روزی است

شرم و حیا طریقۀ اسکل مشنگ هاست

دنیا از آن اوست که از بیخ بی حیاست

هر کسی یک لاشی بی چشم و روست

عشق و حال کل دنیا مال اوست

از زن خضر یک اندرز نیوش:

آب ...یر آب حیات است، بنوش

از نگاه یک هلوی ...یرمست

جندگی از زندگی شیرین تر است

مادرِ مادربزرگم گفته است:

بخت دختر زیر شرتش خفته است

پختن یک کبک پیش از صید او

هست کار خوش خیال کس ببو

مرد آن روز که می گیرد زن

می رود داخل عن تا گردن

کیست آن مرد که دل بست به زن

و پشیمان نشد از گه خوردن؟

زانچه یک کس خل خر فرماید

ای بسا فتنه که برمی آید

ناخدا چون دوستت دارد به جان

می توانی فین کنی در بادبان

به نفع من تو دروغی بگو که من مفتی

برای تو قسمی می خورم که حق گفتی

گر قسم خوردن بنای کارهاست

شرت مامان شما هم مال ماست

گر زنی گیری نفهم و کس مشنگ

کون تو گاییده خواهد شد قشنگ

آبروی دیگری را می بری

تا که آب ...یر خود را آوری

گنده بودن اگر دلیل بُود

سرور کائنات فیل بُود

طلا وقتی به طنازی درآید

دمار از روزگار دل برآید

به هرقدر پول تو افزون تر است

دل دختران در غمت خون تر است

الاغ چموشی که خیلی خر است

ز یک آدم کله خر بهتر است

کنجکاوی در بشر سرچشمۀ هر دانشی است

لیک از آن سو هم فضولی حرفۀ هر جاکشی است

لنگ های مام میهن در هواست

بد ابرگاینده ای فرمانرواست

کار ایران همیشه برعکس است

شده فرعون ما عصا در دست

هرچه پول حاجی آقا بیش تر

دختران در عشق او دلریش تر

دزد وقتی پای او بشکسته است

می شود مردی شریف و پاکدست

هرکه دنبال دانش و هنر است

قسمت او همیشه ...یر خر است

خدای بخت را عادت بر این است

که جای ریدنش ایران زمین است

بخت و اقبال نیک تا بوده

یار مردان بی حیا بوده

اگر با آتشی بازی کنی خود را بسوزانی

اگر با آلتی بازی کنی خود را بگوزانی

بچۀ خوشگل از نر و ماده

تا بجنبد به خویش کون داده

هرچه یک زن قشنگ تر باشد

کس خل و کس مشنگ تر باشد

هرکه خیلی برات فک بزنه

قصد داره به تو کلک بزنه

اگر دیدی جواب حرف چوبی است

دهانت را ببندی کار خوبی است

زبان ها لال گردند آن زمانی

که چوب تر کند شیرین زبانی

خایه و ...یر من سر پیری:

این یکی تخمی، آن یکی ...یری

شک نکن هر دختر پیری

کونی است و تخمی و ...یری

دختری که بنای ناز نهاد

بند خود را به آب خواهد داد

خدای بخت مددکار لاشی و کونی است

کمک به باشرف اصلاً تخصص او نیست

پول های مفت آوردن به دست

حرفۀ شیرین و لذتبخشی است

بد بلایی سر کونش آورد

او که از دم همه را راضی کرد

گر علیه ...یر کاری می کنی

رو به طوفان فوت داری می کنی

اگر از قبل می دانستم این را

بُود ورد زبان کس ببوها

کیست موجودی که بیش از مرد مست

شکل یک بوزینۀ دیوانه است

هر آن کس خورَد مثل یک گاومیش

کند گور خود را به دندان خویش

کس مشنگی را فقط تحسین بکن

بعد هم او را بگا تا بیخ و بن

پس از صرف کبابی و شرابی

یهو نازل شود صورتحسابی

توی این کشور از نر و ماده

هیچ کونی نمانده ناگاده

خنده ای شیرین و اشکی گرم و نازی دلپسند

بهترین ابزار کار دختران ناکس اند

دل که بر آتش به پا کردن نهد

زن به شیطان نیز درسی می دهد

بعد از آنی که مرده است مریض

سر رسیده پزشک مادرچیز

آنچه موضوع بحث کس خل هاست

فوتبال است و وضع آب و هواست

او که کون بنده را گاییده است

یک ابرگاینده را گاییده است

او که با شمشیر کیکی می برد

نیست جنگاور، فقط گه می خورد

امان از دست شیخ ورپریده

درختی کو که پای آن نریده؟

بخشیدن چیزی که از آن دگری است

از بهر گدای کوچه هم مشکل نیست

گر در همه دهر یک عدد ...یر خر است

در کون کسی رود که بدشانس تر است

پیش از آنی کز عزا فارغ شود

بیوه زن بار دگر عاشق شود

کسی که دل به زن ناز و خوشگلی داده

به کیف پول خودش قرص مسهلی داده

شتر اسبی است که آن را الله

آفریده ست به عنوان مزاح

مردها یا متأهل هستند

یا که فهمیده و عاقل هستند

گرچه مرا کرد به طرزی فجیع

شکر خدا آب وی آمد سریع

هر زمانی صاحب کس شل شود

صاحب ...یر ای بسا کس خل شود

نصیحت کردن خر حیف باشد

خر از خر بودنش خرکیف باشد