عاشقيت در كنار ببرها

ساخت وبلاگ

عاشقيت در كنار ببرها

 

می دانی ليلا

عشق...

قدمتش لابد به غارها می رسد

 

بايد كنار آتش می خوابيديم تا ببرها ما را نخورند

من آن شب چرا آن همه چوب جمع كرده بودم؟

چرا ديگر از ببرها نمی ترسيدم؟

 

هنوز حرف زدن بلد نبوديم

داشتيم گريه می كرديم

و نمی دانستيم چرا

 

من...

ليلا را كه به ماموت سواری ببرم...

می فهمد دوستش دارم؟

beytolqazal...
ما را در سایت beytolqazal دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbeytolqazala بازدید : 141 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:13