ماده
یک عمر رید در وطن و گه زیاد خورد
افسار خویش را به کف روس ها سپرد
چون دوستی نداشت که یادی از او کند
زد در بیان واژۀ دشمن فقط رکورد
دشمن که بود؟ فارس، عرب، ارمنی و لر
ترک و بلوچ و ترکمن و تنگسیر و کرد
گفتم برای ماده
از دست دشمنان خودش سکته کرد و مرد
نشمرده ام که جمع حروفم چه می شود
او سال های سوخته مان را نمی شمرد
پیری خرفت بود که همراه نعش خویش
صدها هزار عمر جوان را به گور برد
beytolqazal...برچسب : نویسنده : mbeytolqazala بازدید : 71